مرحوم كلينى و شيخ طوسى و طبرسى اززهرى نقل كرده اند كه گفت : مدّتهاى مديد در طلب حضرت مهدى عليه السّلام بودم ودر اين راهاموال فراوانى (در راه خدا) خرج كردم اما به هدف نرسيدم تا اينكه به خدمتمحمّد بنعثمان رسيدم ومدتى در خدمت او بودم تا روزى از او به التماس خواستم كه مرابه خدمت امام زمان عليه السّلام ببرد. محمّد بن عثمان پاسخ منفى داد، ولىدرمقابل تضرع بسيار من ، سرانجام لطف كرد و فرمود: فردااولوقت بيا.
فرداى آن روز، اول وقت به خدمت محمّد بن عثمان رفتم ، ديدم جوانى خوش سيما وخوشبوهمراه اوست و به من اشاره كرد كه اين است آن كس كه در طلبش هستى . بهخدمت امام زمانعليه السّلام رفتم و آنچه سؤ ال داشتم ، مطرح كردم . ايشان جواب مرا فرمودتا بهخانه اى رسيديم و داخل خانه شد و ديگر حضرتش را نديدم . در اين ملاقات ،ايشاندوبار به من فرمود:
از رحمت خدا بدور است كسى كه نماز صبح راچندان به تاءخير بيندازد تا ستاره هاديده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تاءخير بيندازد تا ستاره ها نمايانشوند
منبع: http://www.ghadeer.org
نظرات شما عزیزان: